اشعار سعيد پورطهماسبي





اشعار سعيد پورطهماسبي اشعار سعيد پورطهماسبي


 



اشعار سعيد پورطهماسبي


سعيد‌پورطهماسبي متولد آذرماه سال 1362 است، ديپلم رياضي دارد ولي دوران دانشگاه خود را در دانشگاه سراسري هنر اسلامي تبريز در رشته کار‌شناسي هنرهاي سنتي و مشخصا رشته فرش گذرانده است. مجموعه غزل سعيد پورطهماسبي به نام «قرار» اولين مجموع? اين شاعر جوان است که در بهار 1394 از سوي انتشارات شهرستان ادب منتشر شد.

 


شور اشکم هر نظر جاري ست از دردي دگر


چشم من کافي ست، شورش را در آوردي دگر


 


تا کدامين من کند منکوب، من هاي مرا


 نيست در من غير من با من هماوردي دگر


 


جاي شکرش باقي ست از اين که چون من نيستي


مثل من شاعر اگر بودي چه مي کردي دگر؟!


 


خويش را در شعر خود مي کارم و دارم يقين


روزگاري بعد از اين مي رويم از فردي دگر


 


مي روم تا خويش و برگردم، دعا کن غير غم


اين سفر باز آورم با خود رهاوردي دگر


 


مي روم تا خويش و… تا کي را نمي دانم ولي


باز خواهم گشت باري، بي گمان مردي دگر


سعيد پورطهماسبي


 


شعرهاي سعيد پورطهماسبي, مجموعه غزل سعيد پورطهماسبي

سعيد پورطهماسبي


 


از تو من تنها نگاهي مختصر مي‌خواستم


من که چشمان تو را از هر نظر مي‌خواستم


 


گر چه شايد سهم اندوه مرا از ديگران


بيشتر دادي، ولي من بيشتر مي‌خواستم


 


دين اگر آنگونه بود و آن اگر اينگونه، نه


عشق را بي هيچ اما و اگر مي‌خواستم


 


روزگارم هر چه باشد وام‌دار چشم توست


من که در هر کاري از چشمت نظر مي‌خواستم


 


رستن از بند قفس رنج اسارت را فزود


آه آري بايد اول بال و پر مي‌خواستم


 


رفت عمري تا بدانم خويش را گم کرده‌ام


تا بيابم خويش را عمري دگر مي‌خواستم


 


بايد از ماهي بخواهم راز دريا را، اگر


پيش از اين از ساحل سطحي نگر مي‌خواستم


 


خواب ديدم پيله مي‌بافم به دور خويشتن


کاش روزي مثل يک پروانه برمي‌خاستم


سعيد پور طهماسبي


 


شعرهاي سعيد پورطهماسبي, مجموعه غزل سعيد پورطهماسبي

شعرهاي سعيد پورطهماسبي


 


در بيان حرف دل، چشم از زبان گويا تر است


عشق را هر قدر پنهان مي کني پيداتر است


 


اين چه رازي بود در عالم که از ابراز آن


سينه ي صحراست سوزان، ديده ي دريا تر است؟


 


از مرام کشتگان راه حق آموختم


زندگي زيباست، اما مرگ از آن زيباتر است


 


هيچ کس چشمي ندارد ديدن خورشيد را


هر کسي که خلق را دلسوزتر تنهاتر است


 


وسعت دريادلان با هم به يک اندازه نيست


گاه دريايي ز درياي دگر درياتر است


 


تا بترسي از زمين خوردن، نخواهي پر کشيد


زود پر وامي کند، مرغي که بي پرواتر است


 


تا از اين يک مي رهم، درگير آن يک مي شوم


چشم و زلف تو يکي از ديگري گيراتر است


 


در بيان عشق و شور و شوق شيدايي خوش است


شعر در هر شيوه اي، اما غزل شيواتر است


 سعيد پورطهماسبي



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سایت هواداران امیر کوثری فردوس اسپرت Humberto Gabriel معرفی چای و دمنوش طراحی انواع ایکون درجه و تاج برای چت روم اکالیپتوس مشاوره پايان نامه ارشد و دکترا مینو پلاس Brittany